آخرین اخبار
کد مطلب: 79994
دو راهي باخت باخت!
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 2652
به گزارش سلام لردگان حسين شريعتمداري در ستون «يادداشت روز» شماره امروز کيهان در مطلبي با عنوان «دو راهي باخت باخت!» به تجزيه و تحليل مذاکرات اخير وين و دوراهي سخت موجود بر سر راه طرف غربي پرداخته است:

?-فراخوان غيرمنتظره وزراي خارجه کشورهاي ?+? براي حضور مستقيم در مذاکرات که از سوي خانم کاترين اشتون صورت پذيرفت و برخي از اخبار و گزارش‌هاي پيراموني ديگر حکايت از آن دارند که «وين ?» آنگونه که حريف پيش‌بيني مي‌کرد، پيش‌ نمي‌رود و محاسبات قبلي آنان با اختلال جدي روبرو شده است. چرا؟! چه اتفاق غيرمنتظره‌اي روي داده که خانم اشتون براي تصميم‌سازي در برابر آن ناچار به دعوت فوري وزراي خارجه ?+? شده است؟!

مطابق دستور کار قبلي قرار بود وزيران خارجه ?+? به عنوان عالي‌ترين مقام تصميم‌گيرنده در آخرين روز يا روزهاي مذاکرات و بعد از آن که متن توافق جامع آماده شد، براي امضاء و تائيد نهايي به تيم‌هاي مذاکره‌کننده خود در وين ملحق شوند. اما، فراخوان اشتون از اتفاق جديدي خبر مي‌داد که حضور فوري وزراي خارجه ?+? را ضروري ساخته بود و خبرگزاري رويترز به نقل از ديپلمات‌هاي مذاکره‌کننده اعلام کرد؛ حضور وزراي خارجه ?+? در وين به منظور امضاي توافق جامع نيست، بلکه آنان براي عبور از بن‌بست غيرمنتظره‌اي که در جريان مذاکرات پديد آمده است به وين فراخوانده شده‌اند. کدام بن‌بست آنان را سراسيمه به وين کشانده است؟!

گفتني است وزيران خارجه چين و روسيه به وين نرفتند. اولي براي عدم حضور خود به دوري مسافت! و جدول کاري از قبل برنامه‌ريزي شده اشاره کرد و لاوروف ضرورت همراهي با پوتين در سفر آمريکاي لاتين را پيش کشيد! ولي گزارش‌ها حکايت از آن دارند که چين و روسيه با ? کشور آمريکا، انگليس، فرانسه و آلمان درباره متن توافق نهايي اختلاف‌نظر دارند و محدوديت‌هاي اعمال شده را با توجه به شفافيت‌هاي خواسته شده از ايران، «متوازن» ارزيابي نمي‌کنند. ضمن آن که حدس مي‌زنند در چالش هسته‌اي يازده ساله کشورمان، فصل جديدي در حال ورق خوردن است.

?- و اما، همه شواهد حاکي از آنند، آنچه سيستم محاسباتي حريف را درهم ريخته و وزيران خارجه آمريکا، انگليس، فرانسه و آلمان را با عجله به «وين» کشانده تا به قول ديپلمات‌هاي غربي، براي عبور از بن‌بست پديد آمده، چاره‌جويي کنند، اعلام صريح خط‌ قرمز نظام در مذاکرات هسته‌اي است که روز دوشنبه هفته قبل از سوي رهبر معظم انقلاب در ديدار کارگزاران و مسئولان نظام با ايشان مطرح شد.

حضرت آقا با نگاهي دقيق و فني و کارشناسانه تاکيد کردند که جمهوري اسلامي ايران به يکصد و نود هزار «سو» اورانيوم غني شده نياز دارد و با رونمايي از ترفند حريف گفتند «طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضي بشويد».

در توضيح نقش تعيين‌کننده اخطار و هشدار رهبر معظم انقلاب و جايگاه آن در جغرافياي مذاکرات، اشاره به نکاتي ضروري است. بخوانيد؛

?- يکي از اصلي‌ترين محورهاي مورد چالش در مذاکرات هسته‌اي، ميزان نياز ايران به اورانيوم غني‌شده براي تأمين سوخت رآکتورهاي اتمي کشور است. آمريکا و متحدانش با پيش کشيدن واژه به اصطلاح حقوقي ولي در واقع من درآوردي «نقطه‌گريز ‌BREAK OUT» ادعا مي‌کنند برنامه هسته‌اي ايران بايد در محدوده‌اي باشد که اگر تصميم به توليد سلاح هسته‌اي گرفت، فاصله زماني اين تصميم تا توليد سلاح حداقل بين ?? تا ?? ماه باشد و مدعي‌اند اين فاصله به منظور آن است که در صورت تصميم ايران به توليد سلاح فرصت کافي براي متوقف کردن آن وجود داشته باشد و با استناد به اين قانون من‌درآوردي، از ايران خواسته‌اند اولا؛ تعداد سانتريفيوژهاي فعال از ?هزار دستگاه بيشتر نباشد که نتيجه نهايي آن پايان دادن به فعاليت هسته‌اي است - همان که حضرت آقا با عنوان به مرگ گرفته‌اند از آن ياد مي‌کنند - و ثانيا؛ مواد هسته‌اي ذخيره شده از ? هزارکيلو تجاوز نکند و از سوي ديگر - متأسفانه - تيم هسته‌اي ما را به نقطه‌اي رسانده‌اند که خواستار فعاليت ? هزار سانتريفيوژ باشد و اين در حالي است که برخورداري از ? هزار سانتريفيوژ هم در حوزه و ميدان غني‌سازي آزمايشگاهي - پايلوت - قابل تعريف است و نه غني‌سازي صنعتي که خواست و حق قانوني ايران است. بنابراين چنانچه با تعداد ?هزار سانتريفيوژ هم موافقت مي‌کردند - يعني همان که آقا با‌عنوان راضي شدن به تب از آن ياد کرده‌اند - باز هم ايران را در عمل از غني‌سازي صنعتي محروم کرده بودند.

رهبر معظم انقلاب با تاکيد بر اين که نياز ايران به اورانيوم غني‌شده را خودمان تعيين مي‌کنيم و ميزان نياز ما ???/??? سو اورانيوم غني شده است، اين ترفند باج‌خواهانه حريف را نه فقط خنثي کردند بلکه به باد دادند. چرا که بر فرض استفاده ما از سانتريفيوژهاي نوع IR? که ظرفيت غني‌سازي آن ?/? تا ?/? «سو» است، براي تأمين ??? هزار سو، حداقل به تعداد ???/??? سانتريفيوژ نياز داريم.

از سوي ديگر ميزان ذخيره اورانيوم غني‌ شده مورد نياز کشورمان نيز مطابق خط قرمزي که رهبر معظم انقلاب ترسيم فرموده‌اند، ???/??? سو در سال است و نه دو هزار کيلوگرم مورد ادعاي حريف.

?- نکته ظريف و کاملا فني و کارشناسانه در بيانات رهبر معظم انقلاب اين که، ايشان به جاي تاکيد روي تعداد سانتريفيوژهاي مورد نياز جمهوري اسلامي ايران، روي فرآورده‌ نهايي سانتريفيوژها تاکيد کرده‌اند. به بيان ديگر، آنچه مهم است تعداد سانتريفيوژها نيست بلکه خروجي نهايي آنها يعني ميزان اورانيوم غني شده‌اي است که به دست مي‌آيد.

توضيح آن که «سو»- -( SEPERATIVE WORK UNIT (SWU ضريب جداسازي - يا سرعت جداسازي - اورانيوم ??? از اورانيوم ??? در يک سانتريفيوژ است که بر حسب کيلوگرم در سال محاسبه مي‌شود. به عنوان مثال، يک سانتريفيوژ نسل اول موسوم به IR? يا P? مي‌تواند در طول يک سال ?/? کيلوگرم اورانيوم ??? را از اورانيوم ??? جدا کند. بيشترين سانتريفيوژهاي فعال ما از نوع P? با ظرفيت اسمي ?/? و ظرفيت عملي ?/? «سو» مي‌باشد و البته بيش از هزار سانتريفيوژ فعال از نوع (P?) نيز در اختيار داريم که ضريب جداکنندگي آن (سو) بيشتر از نوع اول است.

حال مي‌توان تصور کرد که اگر حضرت آقا به جاي خروجي نهايي سانتريفيوژها (???/??? سو)، نياز کشورمان را با تکيه بر تعداد سانتريفيوژها بيان مي‌فرمودند، هيچ تضميني براي تأمين سوخت مورد نياز رآکتورهاي اتمي ايران اسلامي وجود نداشت.

همين جا گفتني است که برخي از مسئولان محترم، با اشاره به سانتريفيوژهاي پيشرفته IR? که ظرفيت جداکنندگي آنها ?? سو مي‌باشد، اعلام کرده بودند که با برخورداري از ? هزار سانتريفيوژ IR? مي‌توان نياز سالانه کشور به ميزان ???هزار‌سو را تأمين کرد (????×??=??????). اين محاسبه اگرچه در عرصه تئوري و نظري قابل قبول است ولي با عمل فاصله‌اي پر نشدني دارد، چرا که، اولا؛ در حال حاضر تعداد بسيار محدودي از سانتريفيوژهاي نوع IR? در اختيار داريم و در حال تحقيق و بررسي براي توليد انبوه آن هستيم، ثانيا؛ در مبحث مربوط به تحقيق و توسعه « R&D » در توافقنامه ژنو و مذاکرات پس از آن، حريف تأکيد کرده است که تحقيق و توسعه الزاما بايستي در حد تحقيقات جاري ادامه يابد و در تعريف تحقيقات جاري - CURRENT- به گزارش نوامبر ???? مديرکل آژانس استناد مي‌کند که در آن تنها سانتريفيوژهاي نوع P? آمده است! نتيجه اين که اگر قرار بود نياز کشورمان به اورانيوم غني شده براساس تعداد سانتريفيوژها محاسبه و اعلام شود- که متأسفانه شده بود - نه فقط از غني‌سازي صنعتي دور شده بوديم بلکه غني‌سازي اورانيوم در مقياس آزمايشگاهي - پايلوت - را هم آنگونه که بايد، به دست نمي‌آورديم.

?- تأکيد رهبر معظم انقلاب بر نياز کشور به ??? هزار سو، ترسيم رسمي خط قرمز نظام در يکي از اصلي‌ترين محورهاي مناقشه و چالش مذاکرات هسته‌اي است. اين خط قرمز، از آن جهت سرنوشت‌ساز و تعيين‌کننده است که از سوي بالاترين و عالي‌رتبه‌ترين مقام جمهوري اسلامي ايران مطرح شده است و بديهي است که به هيچ وجه قابل تغيير نخواهد بود و حريف نمي‌تواند و دليلي هم ندارد که آن را يک «تاکتيک» تلقي کند. از اين روي مي‌توان و بايد گفت که حضرت آقا با ترسيم اين خط قرمز غيرقابل عبور، تمامي محاسبات چند ماهه اخير - بخوانيد يازده‌ساله - حريف را مختل کرده‌اند. گفتني آن که رهبر معظم انقلاب در بيانات روز دوشنبه خود گفته بودند، حريف با لطايف‌الحيل و دست زدن به ترفندهاي شيطاني مي‌کوشد سيستم محاسباتي ما را مختل کند و مسئولان ما را با ارائه آدرس غلط به نتيجه غلط برساند ولي رهبر فرزانه انقلاب با صداقت و صراحت و از موضع اقتدار، محاسبات حريف را مختل کرده‌اند.

?- اکنون آمريکا و متحدانش بر سر يک دوراهي يا به تعبير گوياتر در مقابل يک بن‌بست قرار گرفته‌اند و به قول ديپلمات‌ها در مصاحبه با رويترز فراخوان فوري وزراي خارجه ?+? براي عبور از اين بن‌بست صورت پذيرفته است و نه براي امضاي توافق ‌نهايي! اما، دوراهي پيش‌ پاي حريف؛ اين که مي‌دانند خط قرمز ترسيم و اعلام شده از سوي رهبر معظم انقلاب يک «تاکتيک» و يا يک برگ روي ميز براي چانه‌زني نيست. بنابراين حريف بايد از ميان دوراهي که پيش روي دارد، يکي را برگزيند؛ يا به خواسته اعلام شده از سوي حضرت آقا تن بدهد و يا اين که با ادامه اصرار بر باج‌خواهي و زياد‌ه‌طلبي‌هاي غير قانوني خود، آرزوي دستيابي به يک توافق با مختصات مورد نظر خويش را فراموش کند. راه سومي وجود ندارد.

?- حريف به خوبي مي‌داند که وقتي شخصيت برجسته‌اي در جايگاه‌ عالي‌رتبه‌ترين مقام جمهوري اسلامي ايران، خط قرمز نظام را در مذاکرات ترسيم مي‌کند نگران «عدم توافق» نيز نخواهد بود و اين در حالي است که «توافق» نياز آمريکا و متحدانش است که قصد داشتند با لطايف‌الحيل اين «نياز» خود را در قالب «امتياز» به جمهوري اسلامي ايران تحميل کنند.

گفتني است که تا چند روز قبل مقامات آمريکايي از جمله جان ‌کري و وندي ‌شرمن با تکبر و غرور اين ترجيع‌بند را تکرار مي‌کردند که ايران در مقابل يک تصميم سخت قرار گرفته است! و اکنون اعتراف مي‌کنند که بايد براي اتخاذ يک تصميم سخت آماده شوند. تصميمي که هر دو سوي آن براي آنان سخت و تاکنون دور از انتظار بوده است؛ چشم‌پوشي از توافق نهايي که براي خود يک «امتياز بزرگ» تلقي مي‌کردند و يا دست کشيدن از زياده‌خواهي که نتيجه آن اعتراف به پيروزي ناشي از مقاومت است و اين دومي براي حريف کابوسي وحشتناک خواهد بود.

انتهاي پيام/
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس